عوامل زمينه ساز در ايجاد روابط سالم و نا سالم ميان دختر و پسر

دسته بندي : علوم انسانی » جامعه شناسی
عوامل زمينه ساز در ايجاد روابط سالم و نا سالم ميان دختر و پسر
ابتدا بايستي مراد و منظور از واژه رابطه فهميده شود و سپس معيار و ملاك ما از اينكه به مجموعه‌اي از روابط سالم و به مجموعه‌اي ديگر ناسالم مي‌گوييم چيست؟
رابطه واژه‌اي عربي است كه در معناي تماس و وصل شدن به كار مي‌رود و در گفتار روزمره به مجموعه‌اي از رفتارهايي اطلاق مي‌شود كه در تماس با يكديگر ابراز مي‌كنيم.
رابطه و برقراري آن با ديگران في نفسه محكوم به فساد و تباهي نيست و اين، هدف و مقصود نهايي و غايي طرفين است كه صفت سالم يا ناسالم بودن را به همراه خواهد داشت. اين نكته را هم بايد متذكر شد كه در جوامع مختلف، بنا به نوع فرهنگ و آداب و رسوم و آموزه‌هاي ملي، تعاريف مختلفي از روابط سالم و ناسالم ارائه مي‌شود.
در اين نوشتار سعي بر اين است تا عوامل زمينه ساز در ايجاد روابط ناسالم ميان دختر و پسر مورد بررسي قرار گيرد. اين عوامل را مي‌توان در چهار بخش طبقه‌بندي كرد:
1- عوامل دروني و رواني: اين عوامل به شرط وجود ساير عوامل، مي‌تواند موجبات برقراري روابط ناسالم را فراهم نمايد. تفاوت در حالات روحي و رواني و اخلاقي دختران و پسران و علايق و خواسته‌هاي آنان مي‌تواند باعث بروز روابط ناسالم ميان اين دو شود. تفاوت دروني ديگري كه مي‌توان نام برد قوه شهوت نهفته در نهاد آدمي است كه في‌نفسه نيروي محرك مثبتي است به اين جهت كه باعث جذب دو جنس مي‌شود و دليلي است براي رابطه مثبت و زندگي مشترك؛ اما همين نيروي مثبت اگر در جهت نيل به هوسراني قرار گيرد، تبديل به بلايي خانمانسوز مي‌گردد كه نمونه آن در همه جوامع يافت مي‌شود.
2- عوامل اجتماعي: عوامل اجتماعي را به دليل اهميت خانواده به عنوان يك اجتماع كوچك و مهمترين اجتماع در رشد و تربيت افراد به دو بخش تقسيم مي كنيم: الف) عوامل خانوادگي ب) ساير عوامل اجتماعي
الف) عوامل خانوادگي: خانواده به عنوان اولين كانون رشد و تعالي جوانان در سعادت و شقاوت دختران و پسران نقش كليدي دارد. اگر خانواده داراي شرايط و احوال خوبي باشد، در امر تعليم و تربيت فرزند خود موفق خواهد بود. عواملي نظير بيسوادي، نداشتن آگاهي كافي از روشهاي تعليم و تربيت و عدم ارتباط مناسب والدين با يكديگر مي تواند
دليلي براي بروز روابط ناسالم ميان دختران و پسران باشد.
ب) ساير عوامل اجتماعي: علاوه بر عوامل خانوادگي تاثيرگذار بر روابط دختر و پسر، ساير عوامل اجتماعي نيز در سطحي فراتر بر روند رفتار و روابط آنان تاثير مي گذارد. بافت جامعه از لحاظ آداب و رسوم و عادات غالب مردم در قوميتهاي مختلف و همچنين روابط مردم در طبقات مختلف جامعه، باعث ايجاد تفاوتها و چالشهاي ميان افراد شده و زمينه ايجاد يك روابط ناسالم را بوجود مي آورد.
3- عوامل اقتصادي: عوامل اقتصادي را اگر به صورت يك طيف در نظر بگيريم، دو سر اين طيف از يك سو فقر و در سوي ديگر ثروت مي باشد. هر دوي اين اوضاع در تجربيات گوناگون نشان داده كه در بيشتر مواقع، داراي عدم روابط سالم است. البته استثنائاتي هم وجود دارد، امّا آنچه مسلّم است، اين است كه در همه جوامع، از جمله عوامل مهمي كه باعث ترويج فساد و فحشا مي شود، فقر است. و همچنين گروهي از افراد كه داراي ثروت و توانايي مالي زيادند، در صورت وجود ساير عوامل، داراي روابط ناسالمي خواهند بود.
4- عوامل فرهنگي: با دقت در فرهنگ حاكم بر جوامع مختلف در مي يابيم كه تفاوتهاي زيادي ميان اين فرهنگ ها وجود دارد و هر كدام از آنها تعريفي از رابطه سالم و ناسالم ارائه داده اند، اما آيا تعريف سالم بودن يك رابطه دليل بر عدم وجود رابطه ناسالم است؟ مثلا در جواعي كه حتي داشتن روابط جنسي ميان دختران و پسران به شرط وجود رضايت دختر، يك امر عادي و غير جرم محسوب مي شود، آيا به صرف جرم نبودن اين روابط، مي توان بر سالم بودن آن صحه گذاشت؟ از سوي ديگر جوامعي كه اين روابط در آنها جرم محسوب مي شود و قطعا از نظر فرهنگي، عملي ناشايست است، راه هاي جايگزيني را براي ايجاد رابطه صحيح و سالم ميان دختران و پسران بوجود مي آورد؟ در مجموع مي توان گفت براي اينكه بتوان از ايجاد روابط ناسالم جلوگيري كرد، بايد عوامل فرهنگي تاثيرگذار را تشخيص داده و البته بايد نوع و تفاوت فرهنگ ها را در اين راه مد نظر قرار داد.

ابتدا بايستي مراد و منظور از واژه رابطه فهميده شود و سپس معيار و ملاك ما از اينكه به مجموعه‌اي از روابط سالم و به مجموعه‌اي ديگر ناسالم مي‌گوييم چيست؟
رابطه واژه‌اي عربي است كه در معناي تماس و وصل شدن به كار مي‌رود و در گفتار روزمره به مجموعه‌اي از رفتارهايي اطلاق مي‌شود كه در تماس با يكديگر ابراز مي‌كنيم.
رابطه و برقراري آن با ديگران في نفسه محكوم به فساد و تباهي نيست و اين، هدف و مقصود نهايي و غايي طرفين است كه صفت سالم يا ناسالم بودن را به همراه خواهد داشت. اين نكته را هم بايد متذكر شد كه در جوامع مختلف، بنا به نوع فرهنگ و آداب و رسوم و آموزه‌هاي ملي، تعاريف مختلفي از روابط سالم و ناسالم ارائه مي‌شود.
در اين نوشتار سعي بر اين است تا عوامل زمينه ساز در ايجاد روابط ناسالم ميان دختر و پسر مورد بررسي قرار گيرد. اين عوامل را مي‌توان در چهار بخش طبقه‌بندي كرد:
1- عوامل دروني و رواني: اين عوامل به شرط وجود ساير عوامل، مي‌تواند موجبات برقراري روابط ناسالم را فراهم نمايد. تفاوت در حالات روحي و رواني و اخلاقي دختران و پسران و علايق و خواسته‌هاي آنان مي‌تواند باعث بروز روابط ناسالم ميان اين دو شود. تفاوت دروني ديگري كه مي‌توان نام برد قوه شهوت نهفته در نهاد آدمي است كه في‌نفسه نيروي محرك مثبتي است به اين جهت كه باعث جذب دو جنس مي‌شود و دليلي است براي رابطه مثبت و زندگي مشترك؛ اما همين نيروي مثبت اگر در جهت نيل به هوسراني قرار گيرد، تبديل به بلايي خانمانسوز مي‌گردد كه نمونه آن در همه جوامع يافت مي‌شود.
2- عوامل اجتماعي: عوامل اجتماعي را به دليل اهميت خانواده به عنوان يك اجتماع كوچك و مهمترين اجتماع در رشد و تربيت افراد به دو بخش تقسيم مي كنيم: الف) عوامل خانوادگي ب) ساير عوامل اجتماعي
الف) عوامل خانوادگي: خانواده به عنوان اولين كانون رشد و تعالي جوانان در سعادت و شقاوت دختران و پسران نقش كليدي دارد. اگر خانواده داراي شرايط و احوال خوبي باشد، در امر تعليم و تربيت فرزند خود موفق خواهد بود. عواملي نظير بيسوادي، نداشتن آگاهي كافي از روشهاي تعليم و تربيت و عدم ارتباط مناسب والدين با يكديگر مي تواند
دليلي براي بروز روابط ناسالم ميان دختران و پسران باشد.
ب) ساير عوامل اجتماعي: علاوه بر عوامل خانوادگي تاثيرگذار بر روابط دختر و پسر، ساير عوامل اجتماعي نيز در سطحي فراتر بر روند رفتار و روابط آنان تاثير مي گذارد. بافت جامعه از لحاظ آداب و رسوم و عادات غالب مردم در قوميتهاي مختلف و همچنين روابط مردم در طبقات مختلف جامعه، باعث ايجاد تفاوتها و چالشهاي ميان افراد شده و زمينه ايجاد يك روابط ناسالم را بوجود مي آورد.
3- عوامل اقتصادي: عوامل اقتصادي را اگر به صورت يك طيف در نظر بگيريم، دو سر اين طيف از يك سو فقر و در سوي ديگر ثروت مي باشد. هر دوي اين اوضاع در تجربيات گوناگون نشان داده كه در بيشتر مواقع، داراي عدم روابط سالم است. البته استثنائاتي هم وجود دارد، امّا آنچه مسلّم است، اين است كه در همه جوامع، از جمله عوامل مهمي كه باعث ترويج فساد و فحشا مي شود، فقر است. و همچنين گروهي از افراد كه داراي ثروت و توانايي مالي زيادند، در صورت وجود ساير عوامل، داراي روابط ناسالمي خواهند بود.
4- عوامل فرهنگي: با دقت در فرهنگ حاكم بر جوامع مختلف در مي يابيم كه تفاوتهاي زيادي ميان اين فرهنگ ها وجود دارد و هر كدام از آنها تعريفي از رابطه سالم و ناسالم ارائه داده اند، اما آيا تعريف سالم بودن يك رابطه دليل بر عدم وجود رابطه ناسالم است؟ مثلا در جواعي كه حتي داشتن روابط جنسي ميان دختران و پسران به شرط وجود رضايت دختر، يك امر عادي و غير جرم محسوب مي شود، آيا به صرف جرم نبودن اين روابط، مي توان بر سالم بودن آن صحه گذاشت؟ از سوي ديگر جوامعي كه اين روابط در آنها جرم محسوب مي شود و قطعا از نظر فرهنگي، عملي ناشايست است، راه هاي جايگزيني را براي ايجاد رابطه صحيح و سالم ميان دختران و پسران بوجود مي آورد؟ در مجموع مي توان گفت براي اينكه بتوان از ايجاد روابط ناسالم جلوگيري كرد، بايد عوامل فرهنگي تاثيرگذار را تشخيص داده و البته بايد نوع و تفاوت فرهنگ ها را در اين راه مد نظر قرار داد.
دسته بندی: علوم انسانی » جامعه شناسی

تعداد مشاهده: 8531 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.doc

فرمت فایل اصلی: word - قابل ویرایش

تعداد صفحات: 17

حجم فایل:71 کیلوبایت

 قیمت: 2,300 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل پشتیبانی 24 ساعته : 09909994252